يکي از مهمترين علل جايگاه ويژه اربعين در ميان شيعيان، روايت امام حسن عسکري عليه السلام بر فضيلت اين روز است که زيارت مخصوص امام حسين عليه السلام در روز اربعين را يکي از نشانه هاي شيعه بودن مطرح کردند.
در اين روز زيارت امام حسين(ع) مستحب است و اين زيارت، همانا خواندن زيارت اربعين است که از امام حسن عسکري (ع) روايت شده که فرموده اند: مومنان ما پنج علامت دارند: 1)خواندن 51 رکعت نماز در شبانهروز 2) نمازهاي واجب و نافله و نماز و شب 3) به دست کردن انگشتري دردست راست4) برآمدن پيشاني از سجده5) بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحيم در نماز است.
اعتبار اربعين امام حسين (ع) از قديم الايام ميان شيعيان و در تقويم تاريخي وفاداران به امام حسين (ع) شناخته شده بوده است.
کتاب مصباح المتهجد شيخ طوسي که حاصل گزينش دقيق و انتخاب معقول آن عالم وارسته است از روايات فراوان درباره تقويم مورد نظر شيعه در باره ايام سوگ و شادي و دعا و روزه وعبادت است. در اين کتاب در باره ماه « صفر» آمده است: نخستين روز اين ماه (از سال 121)، روز کشته شدن زيد بن علي بن الحسين است.
روز 20 صفر ـ يعني اربعين ـ زماني است که حرم حسين بن علي (ع) يعني کاروان اسرا، از شام به مدينه بازگشتند. و روزي است که جابر بن عبدالله بن حرام انصاري، صحابي رسول خدا (ص)، از مدينه به کربلا رسيد تا به زيارت قبر امام حسين (ع) بشتابد و او نخستين کسي است از مردمان که قبر آن حضرت را زيارت کرد.
اربعين امام حسين (ع)
علت بزرگداشت اربعين چيست؟ مهمترين نکته درباره اربعين، روايت امام عسکري (ع) است.
اما اين که منشأ اربعين چيست، بايد گفت، در منابع به اين روز به دو اعتبار نگريسته شده است.
نخست روزي که اسراي کربلا از شام به مدينه مراجعت کردند.
دوم روزي که جابر بن عبدالله انصاري، صحابي پيامبر خدا (ص) از مدينه به کربلا وارد شد تا قبر حضرت اباعبدالله الحسين (ع) را زيارت کند. شيخ مفيد (م 413) در«مسار الشيعه» که در ايام مواليد و وفيات ائمه اطهار عليهم السلام است، اشاره به روز اربعينکرده و نوشته است: اين روزي است که حرم امام حسين (ع)، از شام به سوي مدينه مراجعت کردند. نيز روزي است که جابر بن عبدالله براي زيارت امام حسين (ع) وارد کربلا شد.
کهنترين کتاب دعايي مفصل موجود، کتاب «مصباح المتهجّد» شيخ طوسي از شاگردان شيخ مفيد است که ايشان هم همين مطلب را آورده است.
شيخ طوسي پس از ياد از اين که روز نخست ماه صفر روز شهادت زيد بن علي بنالحسين (ع) و روز سوم ماه صفر، روز آتش زدن کعبه توسط سپاه شام در سالهجري است، مينويسد: بيستم ماه صفر (چهل روز پس از حادثه کربلا) روزي است که حرم سيد ما اباعبدالله الحسين از شام به مدينه مراجعت کرد ونيز روزي است که جابر بن عبدالله انصاري، صحابي رسول خدا (ص) ازمدينه وارد کربلا شد تا قبر حضرت را زيارت کند. او نخستين کس از مردمان بود که امام حسين (ع) را زيارت کرد. در چنين روزي زيارت آن حضرت مستحب است و آن زيارت اربعين است. (مصباح المتهجد، ص 787) در همانجا آمده است که وقت خواندن زيارت اربعين، هنگامي است که روز بالا آمده است.
در کتاب «نزهة الزاهد» هم که در قرن ششم هجري تأليف شده، آمده: در بيستم اين ماه بود که حرم محترم امام حسين(ع) از شام به مدينه آمدند. (نزهةالزاهد، ص 241) همين طور در ترجمه فارسي فتوح ابن اعثم (الفتوح ابن اعثم، تصحيح مجد طباطبائي) و کتاب مصباح کفعمي که از متون دعايي بسيار مهم قرن نهم هجري استاين مطلب آمده است. برخي استظهار کردهاند که عبارت شيخ مفيد و شيخطوسي، بر آن است که روز اربعين، روزي است که اسرا از شام به مقصد مدينه خارج شدند نه آن که در آن روز به مدينه رسيدند. (لؤلؤ و مرجان، ص 154) به هر روي، زيارت اربعين از زيارتهاي مورد وثوق امام حسين (ع) است که ازلحاظ معنا و مفهوم قابل توجه است.
بازگشت اسيران به مدينه يا کربلا
اشاره کرديم که شيخ طوسي، بيستم صفر يا اربعين را، زمان بازگشت اسراي کربلا از شام به مدينه دانسته است. بايد افزود که نقلي ديگر، اربعين را بازگشت اسرا از شام را به «کربلا» تعيين کرده است. تا اينجا، از لحاظ منابع کهن، بايد گفت اعتبار سخن نخست بيش از سخن دوم است. با اين حال، علامه مجلسي پس از نقل هر دو اينها، اظهار ميدارد: احتمال صحت هر دوي اينها (به لحاظ زماني) بعيد مينمايد.
(بحار ج 101، ص 334 ـ 335) ايشان اين ترديد را در کتاب دعايي خود «زاد المعاد» هم عنوان کرده است. با اين حال، درمتون بالنسبه قديمي، مانند «لهوف» و « مثيرالاحزان » آمده است که اربعين، مربوط به زمان بازگشت اسرا، از شام به کربلا ست. اسيران، از راهنمايان خواستند تا آنها را از کربلا عبور دهند.
بايد توجه داشت که اين دو کتاب، در عين حال که مطالب مفيدي دارند، ازجهاتي، اخبار ضعيف و داستاني هم دارند که براي شناخت آنها بايد با متون کهنتر مقايسه شده و اخبار آنها ارزيابي شود. اين نکته را هم بايد افزود که منابعي که پس از لهوف، به نقل از آن کتاب اين خبر را نقل کردهاند، نبايد بهعنوان يک منبع مستند و مستقل، ياد شوند. کتابهايي مانند «حبيب السير» که به نقل از آن منابع خبر بازگشت اسرا را به کربلا آوردهاند، (نفس المهموم ترجمه شعراني، ص 269) نميتوانند مورد استناد قرار گيرند.
در اينجا مناسب است دو نقل را در باره تاريخ ورود اسرا به دمشق ياد کنيم. نخست نقل ابوريحان بيروني است که نوشته است:
در نخستين روز ماه صفر، أدخل رأس الحسين عليه السلام مدينة دمشق، فوضعه يزيد لعنه الله بين يديهو نقر ثناياه بقضيب کان في يده و هو يقول:
لست من خندف ان لم أنتقم
من بني أحمد، ما کان فَعَل
ليْتَ أشياخي ببدرٍ شهدوا
جَزَع الخزرج من وقع الاسل
فأهلّوا و استهلّوا فرحا
ثم قالوا: يا يزيد لاتشل
قد قتلنا القرن من أشياخهم
و عدلناه ببدر، فاعتدل(الاثار الباقيه،ص 422)
وي روز اول ماه صفر را روزي مي داند که سر امام حسين عليه السلام را وارد دمشق کرده و يزيد هم در حالي که اشعار ابن زبعري را مي خواند و بيتي هم بر آن افزوده بود، با چوبي که در دست داشت بر لبان امام حسين (ع) مي زد.
دوم سخن عماد الدين طبري (م حوالي 700) در «کامل بهائي» است که رسيدن اسرا به دمشق را در16 ربيع الاول دانسته ـ يعني 66 روز پس از عاشورا ـ ميداند که طبيعيتر مينمايد.
ميرزا حسين نوري و اربعين
علامه ميرزا حسين نوري از علماي برجسته شيعه، و صاحب کتاب «مستدرک الوسائل» در کتاب «لؤلؤ و مرجان در آداب اهل منبر» به نقد و ارزيابي برخي از روضهها و نقلهايي پرداخته که به مرور در جامعه شيعه رواج يافته و به نظر وي از اساس، نادرست بوده است. ظاهرا وي در دوره اخير نخستين کسي است که به نقد اين روايت پرداخته و دلايل متعددي در نادرستي آن اقامه کرده است.
ايشان اين عبارت سيد بن طاوس در لهوف را نقل کردهاست که اسرا در بازگشت از شام، از راهنماي خود خواستند تا آنها را به کربلا ببرد؛ و سپس به نقد آن پرداخته است.( لؤلؤ و مرجان،ص 152)
داستان از اين قرار است که سيد بن طاوس در « لهوف » خبر بازگشت اسراء را بهکربلا در اربعين نقل کرده است. در آنجا منبع اين خبر نقل نشده و گفته ميشود که وي در اين کتاب مشهورات ميان شيعه را که در مجالس سوگواري بوده، درآن مطرح کرده است.
اما همين سيد بن طاوس در «اقبال الاعمال» با اشاره به اين که شيخ طوسي در مصباح مي گويد اسرا روز اربعين از شام به سوي مدينه حرکت کردند و خبر نقل شده در غير آن که بازگشت آنان را در اربعين به کربلا دانستهاند، در هر دو موردترديد ميکند.
ترديد او از اين ناحيه است که ابن زياد مدتي اسراء را در کوفه نگه داشت. با توجه به اين مطلب و زماني که در اين نگه داشته صرف شده و زماني که در مسير رفت به شام و اقامت يک ماهه در آنجا و بازگشت مورد نياز است، بعيد است که آنان در اربعين به مدينه يا کربلا رسيده باشند. ابن طاوس ميگويد: اين که اجازه بازگشت به کربلا به آنها داده باشد، ممکن است، اما نميتوانسته در اربعين باشد.
در خبر مربوط بهبازگشت آنان به کربلا گفته شده است که همزمان با ورود جابر به کربلا بوده و با او برخورد کرده اند . ابن طاوس در اين که جابر هم روز اربعين به کربلا رسيده باشد، ترديد ميکند.(اقبال الاعمال، ج 3 ، ص 101)
اين ممکن است که ابن طاوس لهوف را در جواني و اقبال را در دوران بلوغ فکري تأليف کرده باشد. در عين حال ممکن است دليل آن اين باشد که آن کتاب را براي محافل روضه خواني و اين اثر را به عنوان يک اثر علمي نوشته باشد. دليلي ندارد که ما ترديد هاي او را در آمدن جابر به کربلا در روز اربعين بپذيريم. به نظر مي رسد منطقي ترين چيزي که براي اعتبار اربعين در دست است همين زيارت جابر در نخستين اربعين به عنوان اولين زائر است.
اما درباره اعتبار اربعين به بازگشت اسرا به کربلا توجه به اين نکته هم اهميت دارد که شيخ مفيد در کتاب مهم خود در باب زندگي امامان و در بخش خاص به امام حسين (ع) از کتاب «ارشاد» در خبر بازگشت اسرا، اصلا اشارهاي به اين کهاسرا به عراق بازگشتند ندارد.
همين طور ابومخنف راوي مهم شيعه هماشارهاي در مقتل الحسين خود به اين مطلب ندارد. در منابع کهن تاريخ کربلاهم مانند انساب الاشراف، اخبارالطوال، و طبقات الکبري اثري از اين خبرديده نميشود.
روشن است که حذف عمدي آن معنا ندارد؛ زيرا براي چنينحذف و تحريفي، دليلي وجود ندارد.
خبر زيارت جابر، درکتاب بشارة المصطفي آمده، اما به ملاقات وي با اسرا اشاره نشده است.
مرحوم حاج شيخ عباس قمي هم، به تبع استاد خود نوري، داستان آمدناسراي کربلا را در اربعين از شام به کربلا نادرست دانسته است. (منتهي الامال، ج 1،صص 817 ـ 818) در دهههاي اخير مرحوم محمد ابراهيم آيتي هم در کتاببررسي تاريخ عاشورا بازگشت اسرا را به کربلا انکار کرده است. (بررسي تاريخعاشورا، صص 148 ـ 149) همين طور آقاي مطهري که متأثر از مرحوم آيتي است. اما اين جماعت يک مخالف جدي دارند که شهيد قاضي طباطبائي است.
شهيد قاضي طباطبائي و اربعين
شهيد محراب مرحوم حاج سيد محمدعلي قاضي طباطبائي رحمة الله عليه، کتاب مفصلي با نام «تحقيق درباره اولين اربعين حضرت سيد الشهداء» درباره اربعين نوشتکه اخيرا هم به شکل تازه و زيبايي چاپ شده است.
هدف ايشان از نگارش اين اثر آن بود تا ثابت کند، آمدن اسراي از شامبه کربلا در نخستين اربعين، بعيد نيست. اين کتاب که ضمن نهصد صفحهچاپ شده، مشتمل بر تحقيقات حاشيهاي فراواني در باره کربلاست که بسيارمفيد و جالب است. اما به نظر ميرسد در اثبات نکته مورد نظر با همه زحمتي که مؤلف محترم کشيده ، چندان موفّق نبوده است.
ايشان در باره اين اشکال که امکان ندارد اسرا ظرف چهل روز از کربلا به کوفه، از آنجا به شام و سپس از شام بهبازگشته باشند، هفده نمونه از مسافرتها ومسيرها و زمانهايي که براي اين راه در تاريخ آمده را به تفصيل نقل کردهاند.
دراين نمونهها آمده است که مسير کوفه تا شام و به عکس از يک هفته تا ده دوازده روز طي ميشده و بنابر اين، ممکن است که در يک چهل روز، چنين مسيررفت و برگشتي طي شده باشد. اگر اين سخن بيروني هم درست باشد که سر امام حسين (ع) روز اول صفر وارد دمشق شده، ميتوان اظهار کرد که بيست روز بعد، اسرا ميتوانستند در کربلا باشند.
بايد به اجمال گفت: بر فرض که طي اين مسير براي يک کاروان، در چنين زمان کوتاهي، با آن همه زن و بچه ممکن باشد، بايد توجه داشت که آيا اصل اين خبر در کتابهاي معتبر تاريخ آمده است يانه. تا آنجا که ميدانيم، نقل اين خبر در منابع تاريخي، از قرن هفتم به آن سوي تجاوز نميکند. به علاوه، علماي بزرگ شيعه، مانند شيخ مفيد و شيخ طوسي، نه تنها به آن اشاره نکردهاند، بلکه به عکسِ آن تصريح کرده و نوشتهاند: روز اربعين روزي است که حرم امام حسين (ع) وارد مدينه شده يا از شام به سوي مدينه خارج شده است.
آنچه مي ماند اين است که نخستين زيارت امام حسين (ع) در نخستين اربعين، توسط جابر بن عبدالله انصاري صورت گرفته است و از آن پس ائمه اطهار عليهم السلام که از هر فرصتي براي رواج زيارت امام حسين (ع) بهره ميگرفتند، آنروز را که نخستين زيارت در آن انجام شده، به عنوان روزي که زيارت امامحسين (ع) در آن مستحب است، اعلام فرمودند.
متن زيارت اربعين هم از سوي حضرت صادق عليه السلام انشاء شده و با داشتن آن مضامين عالي، شيعيان را از زيارتآن حضرت در اين روز برخوردار ميکند.
اهميت خواندن زيارت اربعين تاجايي است که از علائم شيعه دانسته شده است، درست آن گونه که بلند خواندن بسم الله در نماز و خواندن پنجاه و يک رکعت نماز در شبانه روز درروايات بيشماري، از علائم شيعه بودن عنوان شده است.
زيارت اربعين در «مصباح المتهجد» شيخ طوسي و نيز «تهذيب الاحکام» وي به نقل ازصفوان بن مهران جمال آمده است. وي گفت که مولايم صادق (ع) فرمود: زيارت اربعين که بايد وقت برآمدن روز خوانده شود چنين است..... (مصباح المتهجد، ص 788، تهذيب الاحکام، ج 6،ص 113، اقبال الاعمال، ج 3، ص 101، مزار مشهدي، ص 514 (تحقيق قيومي)، مزار شهيد اول (تحقيقمدرسة الامام المهدي، قم 1410)، ص 185 ـ 186
اين زيارت، به جهاتي مشابه برخي از زيارات ديگر است، اما از آن روي که مشتمل بر برخي از تعابير جالب در زمينه هدف امام حسين از اين قيام است، داراي اهميت ويژه ميباشد. در بخشي از اين زيارت در باره هدف امام حسين(ع) از اين نهضت آمده است:"... و بذل مهجته فيک ليستنقذ عبادک من الجهالة و حيرة الضلالة... و قد توازر عليه من غرّته الدنيا و باع حظّه بالارذل الادني".
خدايا، امام حسين (ع) همه چيزش را براي نجات بندگانت از نابخردي وسرگشتگي و ضلالت در راه تو داده در حالي که مشتي فريب خورده که انسانيت خود را به دنياي پست فروختهاند بر ضد وي شوريده آن حضرت را بهشهادت رساندند.
دو نکته کوتاه:
نخست آن که برخي از رواياتي که در باب زيارت امام حسين (ع) در کتاب کامل الزيارات ابن قولويه آمده، گريه چهل روزه آسمان و زمين و خورشيد و ملائکه را بر امامحسين (ع) يادآور شده است.(اربعين شهيد قاضي،ص 386)
دوم اين که ابن طاوس يک اشکال تاريخي هم نسبت به اربعين بودن روز بيستم صفر مطرح کرده و آن اين که اگر امام حسين (ع) روز دهم محرم به شهادت رسيده باشد، اربعين آن حضرت نوزدهم صفر ميشود نه بيستم. در پاسخ گفته شده است، به احتمال ماه محرمي که در دهم آن امام حسين (ع) به شهادت رسيده، بيست و نه روز بوده است. اگر ماه کامل بوده، بايد گفت که روز شهادت را به شمارش نياورده اند.(بحارالانوار، ج 98، ص 335)
علل بزرگداشت اربعين حسيني
هدف امامان از بزرگداشت همه ساله روز اربعين چه بوده است؟ در رأس بزرگان دين، ائمه بودند که اعمال مخصوصي را در اين روز دستور دادند به عنوان اين که مربوط به اربعين حسيني است نه صرف بيستم صفر بودن تا آخرين امام حاضر حضرت امام حسن عسکري عليه السلام که زيارت اربعين امام حسين عليه السلام را يکي از نشانه هاي مؤمن برشمردند.
اربعين امام حسين
ريشه اين همه اهميت شيعيان و بزرگان دين در مورد اربعين شهادت امام حسين عليه السلام چيست؟ اين مراسم از چه زماني شروع شده است؟ و چرا براي ديگر معصومين، اربعين گرفته نمي شود؟ آيا اربعين امام حسين عليه السلام برگرفته از چهلم گرفتن براي اموات است. و يک بزرگداشت عادي همانند بزرگداشت براي افراد ديگريست که از دنيا رفته اند؟ هدف امامان از بزرگداشت همه ساله روز اربعين چه بوده است؟
سيره امامان و بزرگان دين
روز چهلم شهادت امام حسين عليه السلام که همان روز بيستم صفر مي باشد از همان اولين سال واقعه کربلا 61 قمري روز تجديد غم و اندوه شيعيان و ارادتمند به خاندان اهل بيت عليهم السلام بوده است.
عمل بزرگان دين، براي متدينين با اهميت است به گونه اي که مردم نگاهشان به گفتار و نحوه برخورد عالم ديني است که به چه چيز بهاء مي دهند تا آن را انجام دهند و از چه چيز مردم را باز مي دارد تا سراغش نروند.
اگر عملي را عالمي تأييد کرد و يا بالاتر از آن خود ابتدا به ساکن اقدام کرد اين بعنوان يک سيره حسنه در بين مردم متدين جا افتاده و دنبالش را مي گيرند.
اربعين هم از اين امر مستثنا نيست. در رأس بزرگان دين، ائمه بودند که اعمال مخصوصي را در اين روز دستور دادند به عنوان اين که مربوط به اربعين حسيني است نه صرف بيستم صفر بودن تا آخرين امام حاضر حضرت امام حسن عسکري عليه السلام که زيارت اربعين امام حسين عليه السلام را يکي از نشانه هاي مؤمن برشمردند.
زيارت مخصوصه در روز اربعين
يکي از مهمترين علل جايگاه ويژه اربعين در ميان شيعيان، همين روايت امام حسن عسکري عليه السلام بر فضيلت اين روز است که زيارت مخصوص امام حسين عليه السلام در روز اربعين را يکي از نشانه هاي شيعه بودن مطرح کردند.
تهذيب: از حضرت ابى محمد حسن بن على عسكرى عليه السّلام، روايت است كه فرمود: نشانههاى مؤمن پنج چيز است: پنجاه و يك ركعت نماز، زيارت اربعين، انگشترى در دست راست كردن، پيشانى به خاك ماليدن، و با صداى بلند بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* گفتن.
مأثور از امام و روايت شده چنين كاين پنج خصلت است علامت بمؤمنين
اول نماز پنچه و يك ركعت و دوم انـگـشـتــر عقـيـق نـمـودن يـد يـمـيـن
سـوم بلند گفتن بسم اللَّه صلاة چهـارم بـخـاك بهـر خـــدا سـودن جـبين
پنجم كه حق نصيب كند جمله مرد و زن بـوسـيـدن مزار حسـيـــن روز اربـــعـيــن
بخاطر همين بسياري از شيعيان از اقصا نقاط جهان سعي دارند در اربعين خود را به قبر امامشان در کربلا برسانند و آنهايي هم که شرايط سفر ندارند آرزوي چنين زيارتي در دل دارند.
ائمه عليهم السلام براي ادامه اين مسير و از ياد نرفتن قيام خونين کربلا اين روز را بزرگ شمرده و از اولين زائر حسيني يعني جابر بن عبدالله انصاري - که در اولين اربعين خود را به قبر شهداي کربلا رساند - تجليل کردند. و کم کم روايات بسياري در زمينه ثواب زيارت امام حسين عليه السلام در روزهاي خاص و در تمام طول سال نقل شد.
عظمت مصيبت شهادت امام حسين صلوات الله عليه
اما چرا در بين ائمه علهم السلام به زيارت امام حسين عليه السلام تأکيد شده و باز در بين زيارات در طول سال زيارت اربعين جايگاه ويژه اي پيدا کرده است؟ بايد گفت: به علت شدت مصيبت شهادت امام حسين عليه السلام که مصيبةً ما أعظمها و أعظم رزيتها في الإسلام مصيبتي بوده که نه سابقه اي داشته و نه لاحقه اي. بنابراين فرق اين مصيبت با مصائب ديگر روشن است همانگونه که امام حسن مجتبي عليه السلام به برادرش فرمود: لَا يوْمَ كَيوْمِكَ يا أَبَا عَبْدِ اللَّه. (3) از طرفي قيام امام حسين صلوات الله عليه بايد زنده مي ماند تا خون مبارکش هدر نرود و لذا تمام تلاش ائمه بر آن بود که به نحوي ياد حضرت سيدالشهداء بر سر زبانها باشد.
در اين راه حتي از ابزار گريه و عزاداري به نحو احسن استفاده بردند. گريه هاي امام سجاد عليه السلام شاهد بر اين مدعي است. و اين که يکي از راههاي زنده ماندن ياد و هدف قيام امام حسين(عليه السلام) زيارت حضرت است چه از دور و چه از نزديک.
و اما چرا اربعين؟ زيرا اولين زيارت در روز اربعين صورت گرفت. البته قبل از آن هم بطور مخفيانه زيارت محقق شده بود اما بصورت آشکارا و رسمي ظاهرا اين اولين زيارت بوده است. به عنوان نمونه گزارش زيارت شهداي کربلا قبل از دفن شدن که توسط ابن نما تاريخ نويس قرن نهم در کتابش مثير الأحزان ذکر شده آورده مي شود.
اربعين حسيني
آوردهاند كه «سليمان عدوى» در سومين روز شهادت حسين عليه السلام و ياران فداكارش بر كربلا گذر كرد و پس از تماشاى آن پيكرهاى به خون خفته و گلهاى پرپر شده مرثيهاى جانسوز بدين مضمون سرود:
مررت على أبيات آل محمّد فلم ارها امثالها يوم حلّت
بر خانه ها و سراپرده خاندان محمد صلى الله عليه و آله گذر كردم و آنها را بسان روزگار پر افتخار پيامبر آباد و آزاد و در امنيت و آرامش نديدم.
مگر نمي نگرى كه خورشيد جهان افروز در سوگ امام حسين عليه السلام و يارانش رنگ پريده و بيمار است، و زمين و زمان از اين سوگ سهمگين به لرزه در آمده و دگرگون شده است.
بنابراين ائمه عليهم السلام براي ادامه اين مسير و از ياد نرفتن قيام خونين کربلا اين روز را بزرگ شمرده و از اولين زائر حسيني يعني جابر بن عبدالله انصاري - که در اولين اربعين خود را به قبر شهداي کربلا رساند - تجليل کردند. و کم کم روايات بسياري در زمينه ثواب زيارت امام حسين عليه السلام در روزهاي خاص و در تمام طول سال نقل شد، در پايان به ذکر يک روايت اکتفا مي شود:
حسن بن على بن فضّال، از ابو ايوب خزّاز، از محمّد بن مسلم، از امام ابو جعفر محمّد بن علي عليهماالسلام روايت كرده است كه فرمود: شيعه ما را به زيارت حسين بن علي عليه السلام امر كنيد، زيرا كه زيارت او ويرانى و غرق و آتش سوزى و خورده شدن توسط درندگان را دفع ميكند، و زيارت او بر كسى كه به امامت حسين (ع) از جانب خداى عز و جل معترف باشد فرض است.
منبع: ميزان